شهید مظلوم سید اسدالله لاجوردی
شهید مظلوم، سید اسدالله لاجوردی
برای او یکی از مهمترین پروندههای دوران دادستانیاش پرونده "نوشین نفیسی" بود. اهمیت پرونده نفیسی تا حدی بود که لاجوردی در سخنرانی تودیع خود با اشاره به آخرین حضورش قبل از عزل در شورای عالی قضایی میگوید: «گفتم نوشین نفیسی را آزاد میکنید تا پدرش خوشش بیاید؛ اینکه مرکزیت و محور آزاد شود و زیرمجموعه آن اعدام، ظلم است. چرا پنج ردیف زیر او اعدام بشود اما مرکزیت آزاد بشود؟ این ظلم است و اگر قرار است یک وقت خدای نکرده این نظام جمهوری اسلامی لطمه بخورد، از ناحیه این ظلمها است. اینها ظلم است و ظلم قابل تحمل برای امثال من نیست.»
نوشین نفیسی فرزند دکتر ابوتراب نفیسی، پزشک مخصوص آیت الله منتظری است که در سال 58 به عضویت گروه مارکسیستی پیکار در میآید. برادران نوشین نفیسی، سعید و مجید نیز از کادرهای ارشد گروهک پیکار بودند.
در تاریخ 25/9/63، یوسف صانعی دادستان وقت کشور در نامه ای به آیتالله موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور و رئیس شورای عالی قضایی مینویسد: «با توجه به سیاست کلی فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری در رابطه با برخورد با افراد وابسته به گروهکها و زندانیان و با توجه به عنایت خاص ایشان نسبت به جناب آقای دکتر نفیسی حسب نقل آیت الله محمدی گیلانی و با عنایت به این که افراد نزدیکی از این خانواده محکوم به اعدام و حکم درباره آنها اجرا گشته و با عنایت به تعهد اسلامی و تخصص خود جناب آقای دکتر نفیسی و با توجه به تعهد پیوست تقاضا میشود. از محضر امام امت مدظله العالی دو درجه تخفیف برای محکومه نوشین نفیسی صبیه آقای دکتر نفیسی درخواست شود. ا- مجازات اعدام او به 15 سال زندان 2- مدت حبس وی به 5 سال معلق شود . بدیهی است پدرش حاضر به ضمانت هم میباشد.»
بدین شکل زمینه آزادی عضو مرکزیت یک سازمان که به جنگ مسلحانه با نظام پرداخته است، فراهم میشود.
آیت الله موسوی اردبیلی نیز در نامهای به شهید لاجوردی دادستان انقلاب اسلامی تهران مینویسد: «چون با پیشنهاد دادستان محترم کل کشور در جلسه شماره 636 – 25/9/63 شورای عالی قضایی تصویب شده است، تخفیف مجازات اعدام محکوم نوشین نفیسی فرزند ابوتراب به پانزده سال حبس و تعلیق حبس به مدت پنج سال موافقت و به تایید حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران رسیده است. مراتب جهت اقدام قانونی اعلام میگردد.»
شهید لاجوردی نیز در پشت برگه حکم آزادی نوشین نفیسی که به وی ابلاغ شده بود، مینویسد: «زندانی نوشین نفیسی یکی از خبیثترین و متعصبترین افراد نادری است که در زندان تحمل کیفر مینماید، ولی با شیوههای منافقانه به دروغ خود را بریده نشان میدهد. بدیهی است کسی که از مرکزیت جناح انقلابی منشعب از پیکار مرتد محارب باشد، آزادیش چه مقدار برای جامعه خطرناک است، ولی چه میشود کرد؟! چون دستور آزادیش صادر شده چاره ای جز آزاد کردن نیست. (گرچه با تمام وجود مخالف آزادیش هستم و معتقدم اگر قرار باشد مرکزیت سازمان الحادی با آن همه جنایت و آمریت در کشتار مردم مسلمان و بیگناه و ... داشتن همه وزر و وبال اعضا و هواداران اعدام شده سازمانش، آزاد شود، پس ...؟!! خدایا تو شاهدی با دیدن این نامه و تبعیض غیرقابل تصور مرگ خود را از تو خواستم!) لذا با سپردن کفیل و وثیقهای معادل یک میلیون تومان آزاد شد. 2/10/ 63»
ممکن است در ذهن مخاطب چنین پرسیده شود که چرا امام خمینی در این پرونده چنین حکمی را صادر کرده بودند. امام خمینی در مقاطعی بیش از 40 مسئولیت از مسئولیتهای خویش را به قائممقام خویش واگذار کردند و در آنها دخالت نمیکردند که از آنجمله اختیار عفو زندانیان بود. این رویه امام سبب شد در زمان حیات ایشان عدم صلاحیت منتظری اثبات شود و خطری بزرگ از نظام جمهوری اسلامی دفع شود. یکی از اولین مواردی نیز که امام از او صلب اختیار کردند، اجازهای بود که در عفو زندانیان طبق اصل 110 قانون اساسی بر عهده رهبر انقلاب گذاشته شده و امام به او تنفیذ کرده بودند.
آنچنان که هاشمی رفسنجانی در خاطرات سهشنبه بیستودوم مهر 1365 خود نوشته است: «آقای عبدالله نوری آمد و گفت آیتالله منتظری در عکسالعمل جریان بازداشت گروه سید مهدی هاشمی، ملاقاتها را تعطیل کردند. مدتی که در جلسه علنی بودم، مراجعههای زیادی از نمایندگانی در همین خصوص داشتم. نگرانی شدیدی در نمایندگانی که مطلع شدهاند؛ بروز کرده است... نزدیک غروب به منزل آقای منتظری رسیدیم. کمی پشت در معطل شدیم. ظاهر این بود که ایشان مصمم بوده کسی را نپذیرد... ایشان از دستور امام در خصوص تعقیب گروه سید مهدی هاشمی رنجیدهاند و دستور امام به اینکه دیگر عفو زندانیان با آقای منتظری نباشد...»
شناخت جریان نفاق
کسی که هنگام لحظههای عروج حاجاسدالله با او بود، نقل میکند که او در پاسخ به شهید رئیس اسماعیلی که از برخی برخوردها در جهت تضعیف رهبری در آستانهی انتخابات خبرگان گلایه میکرد، گفت: «همهی این گروههایی که بهظاهر همصدا شدهاند، هیچکدام یکدیگر را قبول ندارند و بهقدری تضاد در بین اینها هست که اگر این استوانهای که علیه آن شوریدهاند، نباشد، اینجا بدتر از افغانستان خواهد شد. (اشاره به جنگ داخلی گروههای افغان در سال ۱۳۷۷) آقا خیلی با اینها مدارا کردهاند و تلاش کردهاند تا بهنحوی همه را جذب کنند و بهنوعی از همهی گروهها استفاده شود. وجود ایشان است که همه را حفظ کرده است.»
«ایشان از اول انقلاب تا همین شهادتشان همیشه در صراط مستقیم حرکت کرد و ذرهای از طریق مستقیم و خط صحیح انحراف پید ا نکرد. ایشان کار را برای خدا میکرد. اهل تظاهر و اهل نشان دادن نبود. کار را برای خدا قبول میکرد و برای خدا انجام میداد. برای همین بود که هیچ ملاحظهای نمیکرد. بعضیها در کار ممکن است ملاحظهی وجهه را بکنند، ملاحظهی شأن و آبرو را بکنند. بعضیها هستند که این ملاحظه را نمیکنند و شهید عزیز ما شهید لاجوردی از این قبیل بود.»
****
برای دریافت تصویر در ابعاد اصلی اینجا کلیک کنید.
برای شنیدن یکی از سخنرانی های شهید روی لینک زیر کلیک کنید:
صوت شهید
منابع:
http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=53740
شهید لاجوردی به سعید حجاریان چه گفت؟شهید لاجوردی و فشارهای بیت منتظری و صانعی برای عزلش
http://bouyebahar.persianblog.ir/post/22
http://www.lajvardi.ir
http://www.asr-entezar.ir/archives/37877